داروین گفتا بشر از نسل میمون بودہ است

ساخت وبلاگ

(فرضیهٔ چارلز رابرت داروین و قواعد علم ژنتیک و دین)

(فرضیه‌‌ ی باطل)

داروین گفتا بشر از نسل میمون بودہ است
تا تکامل یافته شکلش دگرگون بودہ است

انتخاب اصلح و رمز بقا ، شرط محیط
در توارث علت تکمیل میمون بودہ است

احتیاجات محیطش کردہ ناطق ، زآن سپس
کم شدہ عضوی ز اعضایش که افزون بودہ است

بعد از آن گوید کز آن میمون نمی‌باشد اثر
بلکه تکمیلش ز یک فرضیه مشحون بودہ است

فرضِ داروین، جهل و خبط است و جنون زیرا که او
با همه علم از حدود عقل ، بیرون بودہ است

گرچه (چارلِز داروین) اندر سماوات علوم...
اختری رخشندہ چون ناهید و نپتون بودہ است

لیک در دریای موّاج طبیعت ، ز اشتباہ...
زورق فرضیه‌اش مغروق و وارون بودہ است

گر اثر نبوَد ز میمون ِ تکامل یافته...
داروین پس ازچه زین افسانه افسون بودہ است

علم طب، فرضیه‌اش را باطل و مردود ساخت
چونکه فرق آدم و میمون ژن و خون بودہ است

تجربیات ژنیتیک اطبّای جهان...
کردہ ثابت داروین بر عقل ، مدیون بودہ است

صورتاً موجود زندہ خو پذیر است از محیط
سیرتاً ثابت بوَد آن‌سان که معجون بودہ است

شکل ظاهر را دهد تغییر ، تأثیر محیط
نی حلزون بالن و بالن حلزون بودہ است

باطن موجود باشد تابع قانون ارث
ورنه ظاهر ، تابع اوضاع مسکون بودہ است

در توارث ، ژن کند تأثیر ، نی شرط محیط
معتقد بر این حقیقت جرج سیمپسون بودہ است

بعدِ داروین هم خطا گفتند در تبدیل نوع
کز حدوث یک جهش یعنی موتاسیون بودہ است

کشف آثار فسیل عهد چارم کردہ فاش
خلق آدم پیش از آن مفقودہ میمون بودہ است

آدم عهد چهارم را نباشد نقص خلق
چونکه کامل خلقتش بی‌چند و بی‌چون بودہ است

داروین هم در سرِ بازار علم و اکتشاف
با چنان فرضیهٔ بی مایه مغبون بودہ است

اصل انواع غلط کز داروین شد منتشر
گشته منسوخ و چنو در خاک مدفون بودہ است

میکرب جهل طبیعی مذهبان، چون داروین
ویژہ بر نسل جوان، مهلک چو طاعون بودہ است

کردہ تحقیر و اهانت ، بر مقام آدمی
چون به تعیین نژادِ خویش مادون بودہ است

صورت میمون و آدم چون کمی باشد شبیه
داروین بر اشتقاق آن دو، مظنون بودہ است

شکل ظاهر، حجّتی بر اشتقاق آن دو نیست
زآنکه عقل آدم از میمون بس افزون بودہ است

چون بشر پیش از تمدن ، با توحش زیسته
شکل و اندامش چو میمون غیر موزون بودہ است

زین تشابه ، داروین در اشتباہ افتادہ است
زآن سبب فرضیه‌اش ناقص چو میمون بودہ است

در همین عصر تمدن ، چهر نازیبا بوَد
کاو مقیم جنگل و صحرا و هامون بودہ است

لیک با اندک تشابه نیست شرط عقل و علم
تا کسی گوید بشر از نوع میمون بودہ است

شیر هر حیوان به جز میمون به انسان ساخته
زین تناقض فرضِ داروین رأی مجنون بودہ است

از چه میمون‌های فعلی بی تکامل مانده‌اند
کان تحول شامل یک عدہ میمون بودہ است؟

آدمی سیر تکامل کردہ در معنی و علم
لیک اصل خلقتش کامل چو اکنون بودہ است

یا چنان فرضیه، ناقص بودہ یا از روی جهل
یا سپاہ علم را نوعی شبیخون بودہ است

داروین و پیروان مکتب مردود او...
مغزشان گویا تباہ از خمر و افیون بودہ است

ورنه مرد بخرد و دانشور صاحب کمال
کی پذیرد آدم و بوزینه ، مقرون بودہ است

حلقه ی مفقودہ ی میمون فرض و احتمال
هست موهوم و به سجن وهم مسجون بودہ است

نسل ما باشد چو از میمون، مسیح از نسل کیست؟
آنکه تولیدش بدون باب و حمدون بودہ است

حق چو بر مریم دمید از روح خود نبوَد عجب
گر از اول خالق آدم ، همیدون بودہ است

قصه ی عیسیٰ به انجیل است و داروین با خضوع
پیرو انجیل و آن احکام و مضمون بودہ است

پس مشیت بودہ کز آغاز خلق بوالبشر
صورت و اندام و وضع ما بدین‌گون بودہ است

آدمی از نسل آدم باشد و آدم ز خاک
نصّ قرآن است و امر حیّ بیچون بودہ است

آیه ی یک از نسا، هفتاد و یک برخوان ز صاد
تا بدانی داروین، بی دین و ملعون بودہ است

منکر آیات قرآن ، کافر مطلق بوَد
گر، به ‌دانش چون انشتین و ادیسون بودہ است

تاج (کرّمنا بنی آدم) به دست روزگار
بر سرِ ما از نخستین روز، موزون بودہ است

زآنکه (فضّلناهُم) آمد تا مقام آدمی...
پس دگر سیر تکامل بهر او چون بودہ است

خالق از خلق بشر بر خویشتن تبریک گفت
وز چنین منت بشر بالفطرہ ممنون بودہ است

اَحسن الخالق ازین خلقت به خود فرمودہ حق
گوییا خالق بر این مخلوق، مفتون بودہ است

چون بشر، اشرف بوَد بر جمله مخلوق جهان
در برِ این موهبت ز آغاز ، مرهون بودہ است

حق‌شناسی در نهاد آدم از روز الست...
مستتر مانند مروارید مکنون بودہ است

نور عقل و معرفت کاندر وجود ما بوَد
پرتوِ حق است و زآن تابندہ کانون بودہ است

خلقت آدم به فرمان الهی از نخست...
در کمال و معرفت، خلقی همایون بودہ است

دستگاہ آفرینش درخور تغییر نیست
کز ثبات عدل و حکمت، حکم قانون بودہ است

نقض بر نظم و ثبات آفرینش ابلهی ست
کاین خیالات خطا از مردم دون بودہ است

(شمس قمّی) گردش این چرخ و مخلوقات خلق
بودہ ثابت تا که این گردندہ گردون بودہ است

شادروان: سید علیرضا شمس قمی

1350


برچسب‌ها: سید علیرضا شمس, شمس قمی به فدایت سر و جان مادر...
ما را در سایت به فدایت سر و جان مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamseqomi بازدید : 123 تاريخ : دوشنبه 16 فروردين 1400 ساعت: 7:56