نقش روشنفکر در ارشاد مردم

ساخت وبلاگ

(نقش روشنفکر در ارشاد مردم)

در عصر خطیر و پر آشوب ماشینی و سراسر مادّی دنیای امروز، بزرگترین و مشکل‌ترین مسائل روز، مساله‌ی ارشاد و شیوه‌ی راهنمایی جامعه است.

البته راهنمایی و ارشاد مردم، از نظر معنوی و روحی و از جهت آزادی و ایمنی و آسایش و خوشبختی، همه جانبه است؛ زیرا راشدین و مرشدین جامعه، در این مسیر دشوار و خطرناک، اغلب با هیولای مهیب و شبح هولناک جهل و نخوت و حُبِّ جاه و مقام، روبه‌رو خواهند بود و مطلب و مقصد جامعه و توده‌ی مردم را منظور نظر و مورد توجه و اِلتفات قرار نداده و فقط هدفشان، تکیه‌دادن بر اَریکه‌ر رهبری و جلب منافع مادی آن‌است و بس... و شالوده‌ی رهبری خود را بر اساس و مبنای مادیات و زرق و برق ظاهری و قشری آن، استوار ساخته‌اند و به مصداق:

«ذات نایافته از هستی بخش
کی تواند که شود هستی بخش»

بهره‌ای از معنویات نبرده‌اند تا به دیگران تفویض کنند. این افراد چون خود را از اعضا و اجزای اجتماع ندانسته و همدردی و همفکری با مردم نداشته و ندارند؛ رکود و انحطاط مردم را استنباط نکرده و دردهای دیگران را درک و احساس ننموده‌اند تا در صدد تداوی و معالجه‌ی آن برآیند و توده‌های حیران و سرگردان را رستگاری و آرامش بخشند.

این‌است که پایه های رشاد و ارشادشان، متزلزل و انهدام‌پذیر است و در زیر آوار ویرانی‌های بناهای پوشالی خود، مدفون و بی‌نام و نشان شده‌اند.

اگر سیری در گذشته‌ی قرون و اعصار بکنیم؛ در می‌یابیم که در تمام اَدوار عمر بشر، به شهادت صفحات تاریخ، اگر گروهی و ملتی، زمانی از نعمت دانش و آزادی و ایمنی و سعادت برخوردار شده‌اند؛ تنها در سایه‌ی رهبری و ارشاد رهنمایانی بوده که از میان طبقات محروم رنجدیده و دردکشیده‌ی اجتماع، آن هم با شرایط خاص و ممتاز از دیگران، برخاسته و در پرتوِ فروغ شمع فضیلت و معنویت، مردم را از ظلمات جهل در سیه‌چال انحطاط و بدبختی و کوره‌راه گمراهی و سرگردانی، به شاهراه نجات و سعادت، هدایت کرده‌اند.

و اما؛ لباسس این رهبری و ارشاد، منحصراً به قامت موزون افرادی دوخته شده که از جمیع معایب و نقایص و انحرافات روحی و اخلاقی، منزّه و مُبرّا بوده و کوچکترین نقطه‌ی تاریکی در صفحه‌ی درخشان زندگی پر افتخار خود نداشته‌اند و آنان بوده‌اند که آینه‌ی عبرت و الگوی سراپا حُسن و حقیقت برای پیروان خود بوده و با افکار روشن و تابناک خود، نقش واقعی ارشاد را به عهده گرفته و رُل حقیقی رهبری را به نحو احسن و اکمل، ایفا کرده‌اند.

آری، آنان نور بوده‌اند و جهان را روشنی و صفا بخشیده‌اند و گُل بوده‌اند که عالم بشریت را عطرآگین ساخته‌اند.

اینک اگر کسی بپرسد که این رهنمایان مقدس چه کسانی هستند؟ تنها پاسخ با طیب خاطر و ضرس قاطع، این است: رهبران بزرگوار ادیان الهی، به‌ویژه پیشوای گرامی دین مقدس اسلام، حضرت محمد (ص)، دینش مکمل ادیان است و کتاب مقدس آسمانی اسلام (قرآن) که حقتعالی به حق فرموده: «لا رطب و لایابس الا فی کتاب مبین: نیست تر و خشکی که در قرآن ذکر نشده باشد».

بزرگترین دانشمند و ریاضی‌دان معاصر "اینشتاین" می‌گوید: «بدون داشتن دین، نمی‌توان زندگی سعادتمندانه داشت» و فیلسوف شهیر بریتانیای کبیر، "برناردشاو" می‌گوید: «اسلام، دین آینده‌ی جهان، دینی که باید دانشجویان، فرهنگیان و روشنفکران از آن پیروی کنند».

آری، آری، «الاِسلام یعلوا و لایعلی علیه: دین اسلام، بر همه برتری دارد و هیچ چیز بر آن برتری ندارد».

بنابراین به مصداق آیه‌ی شریفه‌‌ی قرآن که مربوط به امر امامت است؛ می‌فرماید: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم: از خداوند و پیامبر و صاحبان امرتان (امامان) پیروی کنید».

تنها مسیر ارشاد واقعی دستورات کامل دین مبین اسلام است که می‌توان مردم را با آداب آن آشنا ساخت و از این راه، به سرمنزل سعادت و کمالِ شرافت، هدایت و ارشاد نمود.

شادروان سید علیرضا شمس قمی

منتشر شده در روزنامه توفیق - سال ۱۳۵۰

به فدایت سر و جان مادر...
ما را در سایت به فدایت سر و جان مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamseqomi بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 12:10