امشب ز درد هجر تو، بر لب رسیده جان من

ساخت وبلاگ
"درد هجر... "

امشب ز درد هجر تو، بر لب رسیده جان من
وصل تو ام درمان بوَد، ای دلبر جانان من

گشتم اسیر کوی تو، دلبسته‌ام بر موی تو
شد حلقه ی گیسوی تو، آرامگاه جان من

از عشق رویت ای صنم! رسوای کوی و برزنم
مجنون آن لیلا منم، آوارگی برهان من

قلبم به مژگان دوختی، آتش چو شمع افروختی
پروانه آسا سوختی، این پیکر سوزان من

ای دلبر نیکو عذار ! بر دیدگانم پا گذار
یعقوبم و چشم انتظار ای یوسف کنعان من

از دام عشقم رسته‌ای، مهر مرا بگسسته‌ای
دل بر رقیبان بسته‌ای، بشکسته‌ای پیمان من

باغ امیدم شد خزان، از هجر آن سرو روان
سروِ قدم کردی کمان، ای زینت بستان من

ای دلسِتان دلفریب! چون بسته ای دل بر رقیب
سیل سرشکم بی شکییب، آخر کند بنیان من

(شمس قمم) ای نازنین! کز فرقت آن مه جبین
شد تیره روزم این‌چنین، ای مشعل سوزان من

زنده یاد: سید علیرضا شمس قمی 

تهران _ ۱۳۵۰ انجمن ادبی باغ صائب 
https://telegram.me/shamseqomi

به فدایت سر و جان مادر...
ما را در سایت به فدایت سر و جان مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamseqomi بازدید : 101 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 16:36