نو رُسته چناری ز بن خاک بپا خاست
در صحن چمن، قامت آزادگی آراست
چون خواست بَرد بهره ز آزادی مطلق
بگرفت چنان سرو و صنوبر، قدِ خود راست
بر خویش ببالید که در ساحت بستان...
چون من شجری خوش قد و اندام کجا خاست؟
یک چند شد آرایش بستان، ولی افسوس
مقراضِ قضا گیسویش از حادثه پیراست
دژخیم صفت، ارّه ی بیداد بُریدش
وآن قامت آزادهاش از طرْفِ چمن کاست
بر ارّه نگه کرد و یکی دسته ی چوبین
از شاخهٔ خود دید برآن تیغِ عدمخواست
آهسته به اشجار چمن گفت رفیقان :
این غم به که گوییم که از ماست که بر ماست
(شمس قمی) آزاده کشی شیوهٔ دهر است
زنهار...! همین گفته، ز آزادگی ماست.
زنده یاد: سید علیرضا شمس قمی) 1355
https://telegram.me/shamseqomi
برچسب : نویسنده : shamseqomi بازدید : 98