آن شب که نهادی لب لعلت به لب جام

ساخت وبلاگ

(سوختهٔ هجر)

آن شب که نهادی لب لعلت به لب جام 
برداشتی از جام جهان پرده ی ابهام 

من محو تماشا شدم و مست جمالت 
تو مست شراب و لب لعلت به لب جام 

گفتم که بگیرم ز لبت کام دل خویش 
گفتی که محال است بگیری ز لبم کام 

هر کس که چو پروانه بوَد عاشق شمعی 
باید که شود سوخته ی هجر سرانجام 

دلداده و شیدایم خود مذهبم این است 
سرگشته و رسوایم و از عشق تو بدنام 

برگو چه شود همسر خاری شوی ای گل! 
همسایهٔ خاری شوی ای سرو خوش اندام 

ما هرچه بگوییم بوَد صدق و حقیقت 
زیرا نبوَد حرف رقیبان به جز اوهام 

من خامم و این‌سان غزل پخته سرودم 
گر پخته شوم پخته ی عشاق شود خام 

ای (شمس قمی) چاره بجز صبر نباشد 
زیرا که بوَد صبر ، کلید فرج عام

شادروان: سید علیرضا شمس قمی

1330

به فدایت سر و جان مادر...
ما را در سایت به فدایت سر و جان مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamseqomi بازدید : 90 تاريخ : جمعه 29 فروردين 1399 ساعت: 16:48