(چرخ سنگدل)
سنگ جفای دوست دلم تا شکسته است
چون آبگین ز ضربت خارا شکسته است
گر خون چکد ز روزنه ی دل عجب مدار
ریزد به خاک، باده چو مینا شکسته است
دلها بسی شکسته اگر چرخ سنگدل...
بیش از هزار دل، دل ما را شکسته است
بشکسته_دل ز سردی رفتار دلبرم...
نشنیدهای که شیشه ز سرما شکسته است
با سر به کوی دوست بپویم ز راه عشق
زیرا در این ره، اهل وفا پاشکسته است
طوفان ناامیدی و حرمان ز عاشقان
نخل امید و شاخ تمنا شکسته است
از ابر دردبار و تگرگِ جفای چرخ...
گلهای باغ عشق، سراپا شکسته است
تا نشکند دل، اهل دل آن را نمیخرد
این زبده مشتری پی کالا شکسته است
از ناله ی شکسته دلان در دیار عدل...
ایوان دادگستر کسریٰ شکسته است
دشمن مخوان حقیر که تیشه به کوچکی
کوهِ گران به صبر و مدارا شکسته است
گفتا دلت شکسته ز بیگانه یا ز خویش؟...
گفتم خموش! خامه همینجا شکسته است
باید که هر شکست ، شود عبرت بشر
ویژه جمال دوست که سیما شکسته است
(شمس قمی) موافق رنجی بود که گفت:
(ما را دل از کشاکش دنیا شکسته است)
شادروان: سید علیرضا شمس قمی
https://t.me/shamseqomi
برچسب : نویسنده : shamseqomi بازدید : 102