(شراب جان فزا) چشمان و ابروی نگار آن میکَشد این میکُشدزنگی و تیغ آبدار ، آن میکشد میکُشد مستانه چشمان سیه، عاشق کش آن تیر نگهفرزانه وش دیوانه وار ، آن میکشد میکُشد عشقش کشد بی اختیار ، هجرش کشد زار و نزارآوخ که عشق و هجر یار آن میکشد این میکُ, ...ادامه مطلب