(مکتب مردم شناسی)هر کسی خود را مهیا بهر کاری ساختهزآنکه هر فردی به کار خود بوَد دلباختههر کسی داند صلاح خویش بهْ از دیگرانچون صلاح خویش را بر نفس خود بشناختهآن یکی در آتش فقر و فلاکت سوختهوآن دگر از آب آتشگون ، زر بگداختهآن یکی چون بلبلان در گلسِتان بگرفته جایوآن دگر چون جغدها در کنج ویران ساختهآن یکی جانها فدای عشق شوم خود کندو آن دگر جان را به راه عشق میهن باختهآن یکی در راه دین بر دوش خود گیرد علموآن دگر صد رایت کفر و ستم افراختهآن یکی چنگیزآسا خون مردم ریختهوآن دگر کسریصفت کاخ عدالت ساختهآن یکی جان را سپر سازد به دفع تیغ کینوآن دگر شمشیر کین بر قتل مظلوم آختهآن یکی از بندگی آزاد و شاد و کامجوآن یک از آوارگی خود را به بند انداخته"این برای سود مردم مینهد بر کف قلموآن به نفع خود قلم بر صفحهها انواخته"شاعری سبک کهن را میپسندد همچو منشاعرانی نوسخن در سبک نو پرداختهمکتب مردمشناسی دیدهام با خون دلدیگران مانند من این توده را نشناختههرکسی با دستهای سازد برای سود خویش(شمس) هم در شهر قم با آه و افغان ساختهشادروان سید علیرضا شمس قمیبرگرفته از روزنامه استوار ـ شماره 15201337/10/25 بخوانید, ...ادامه مطلب
(برج تولّا) به شام غم چو از آن مه نشانی کردهام پیداز انوار جمالش کهکشانی کردهام پیدا به محنتخانه ی دل چون تجلی کرد رخسارشدرون سینه ی خود آسمانی کردهام پیدا چو شبنم هر سحر بر خاک کویش میزنم بوسهکه از شبزندهداری آستانی کردهام پیدا به دفع دیو شهو, ...ادامه مطلب
(سعی و عمل)بتوانی از ز خاطر خود رفع غم کنی دانی ز خلق رفع ملال و الم کنی منع رطب اثر نکند گر خوری رطب غمگین کجا ز غمزدگان رفع غم کنی پاینده باشدت به جهان نام نیک اگر بر توده ی فقیر ز شفقت کرم کنی بهر , ...ادامه مطلب